آآآآآآآآآآآآآآه بیا . بیاه بیاه . حالا دستا بالا . کمه ...... بیشتر . ای ول . قربون دستاتون . آقایون دسسسسسس خانوما رقص حالا حالا ..... . شاواش شاوااااااااااااااااش بذا رو لباش . شاواش شاوا.... نه خواهش می کنم . نه .. نه ... تو رو خدا ... جون هر کی دوس داری ... به خدا بلت نیستم .. ببین تو رو خدا ......... جلو مردم زشته ...نه ول کن دستمو .... خلاصه به زور بلندمون کردن منم که هم چین جو گیر شده بودم جون داداش آب شنگولی هم زده بودم ولی نه اونقدی که ضایع بشه . کمر نگو خدائیش عین فنر خودکار که ولش می کنی 50 متر می پره بالا . منو بگو . جلو خانوما همچین سینه رو می لرزوندم که انگار سینه لرزون به دنیا اومدم . بندری رو نگو همچین وولک اومدم برا ملت که حد نداش خدائیش هر کی نمی دوسن فک می کرد از بندر عباس دعوت شدم . این یارو نی همونیه که کارش حرف نداش . خدائیش عروسی به این باحالی هیچ جا ندیده بودم . البته همچین ما هم زیاد چیزی ندیدیم ولی فک کونم این در نوع خودش کم نظیر بود . خانمم که ناز کرد و گفت که لباس ندارمو این حرفا به خدا 70 دس لباس تو کمتشه ولی خب شاید اونجا غریب بود زیاد بهش خوش نمی گذشت خلاصه مجبور شدیم خودمون با برو بچ بریم عروسی محسن . همه دنگی واسش یه دسته گل مشتی خریدیم که کلی حال کردیم . من که تیپم کت و شلوار سیفید و کراوات سرمه ای با دونه های قرمز و این حرفا . کم مونده بود با دوماد اشتباهمون بگیرن ماشالله بزنم به تخته همچینم آب زیر پوس انداختم که مث این جیگرا شدم . بعد از تالار اومدیم خونه . هر کی که بگی اومده بود عروسی . از بقال سر کوچه بگیر تا این ننه حمومی . راستشو بخوای مرجان جون هم اومده بود !! همچین تیکه ای شده بود که من اولش نشناختمش . مرده شور برده هر چی ریمل و سایه داش زده بود به اون چشاش شده بود عین هو این سیبل کن . هیکلش هم که بیست خلاصه ترکونده بود دیگه . منم که همچین از 50 فرسخی می شناسه و بدو اومد طرفم . بی شعور منو پائیده بود که خانمم نیست اومد پیشم . ازم پرسید خانموتون کجان آقا ... منم گفتم که کسالت داشتن دیگه نیومدن . هر چی نیگا کردم این شوهر بی غیرتشو هم که ندیدم . البته این بگو مگو ها تو حیاط خونه اتفاق افتاد یعنی همچین اروپام نبود که فک کنید یواشکی و آره و این حرفا .. محسن که خدائیش خیلی چهرش گیرا شده بود من که 4 تا ماچ آبدارش کردمو به عروس خانمم تبریک گفتم . عروس خیلی ریزه میزه بود برعکس محسن که عین لنگه در می مونه طفلکی دلم واسه عروسه سوخ . حالا از شانس گهی ما ، این وسط ریسه ها پاره شدن ریختن پائین . ما هم که تو دست و پا به خیری مشهور محلیم ( تو رو خدا خجالتم ندید ) کتو در آوردیمو از نرده بون رفتیم بالا و سه سوته ریسه رو ردیفش کردیمو جستیم پائین . قد بلند هم این جاها به درد می خوره ها . مراسم شام هم بانی خیر بودیمو دیسا رو پخش می کردیم گاهی هم یه نیم نگاهی به این مرجانه می نداختیم آخه اون هم طرفای خانوما داش کمک می کرد و گه گاهی دیس کم و زیاد می شد می یومد از من می گرف . منم که خب بالاخره کمکش می کردم دیگه ! بعد از مراسم شام خوری برنامشون این بود که برن بیرون و بوق و این حرفا . ما هم که یه بوق گاوی گذاشته بودیم رو ماشینمون و چپ و راست بوق می زدیم . ماااااااااااااااااااااااااااااااااا . از ترقه و آتیش بازی و نارنجک دستی و این حرفا عقب ماشین کم نداشتیم . فقط ککتلملتف نداشتیم ! دیگه هر کاری بگید ما تو ماشین می کردیم جونم براتون بگه دستمال بچرخون جلو دخترا ، ماچ بفرس واسه ... ، نمی دونم بوق عروسی بزن . گلای ماشین عروسو بکن ،صدا دیس دیس ضبطتو زیاد کن ، گل بده به عروسو و گوش محسنو بپیچون . اینا کارهای شایسته مابود که داشتیم تو اتوبان انجام می دادیم . جاتون خالی رفتیم در ورودی آزادی و ریختیم پائینو دست و رقص و این حرفا بازم من اون رقص خوشکلمو واسه بروبچ و دوستان اومدم . این وسط حالا اون باغ بونه که چمنارو آب می داد مث گاو شیلنگو گرفته بود دسشو آب می ریخ بهمون . می گیم بهش هوووووووووششش عمو داری چیکار می کنی می گه نیاین تو چمنای بیت المال . منم بهش گفتم بخواب بینیم بابا . چمنای بیت المال !!!. مث این که همه چیمون جوره حالا باید از چمنا حفاظت شه . دیگه یه جورائی داشت اوضاع اطلاعاتی می شد که زدیم به چاک . تو اوتوبان هم کلی لائی و این حرفا تا رسیدیم خونه محسن . جاتون خالی خیییلی حال داد . موقع برگشت که من حالم قیلی ویلی بود ننشستم پشت رل . آخر شب که من کیفمو نیگا کردم خدائیش بیشتر از دوماد شاواش داده بودم . ای خدا کی می شه شوما رو دعوت کونم عروسی امید جونم . ( محض اطلاع باس بگم الان امید جونم که الای قربونش برم ۱۰ ماهشه حالا اونایی که می خوان تو این عروسی باشن کاراشونو بکنن !! )
وبلاگتون زیباست و مطالبش خواندنی...
در ضمن خوشحال میشیم قدم رنجه کنید و آغاز رمان هجده هزار صفحه ای سی جی ام: ویگو مورتنسن نوشته سارا صولتی را مطالعه کنید. این براستی باعث افتخار ماست که "شما" هم آن را بخوانید.
سلام دوست عزیز وبلاگ جالبی داری امیدوارم موفق بشی.
اگر مایلی تبادل لینک کنیم؟
عروسی مبارک...
به به
عروسیه....
من که حوصله ی عروسی رو ندارم
هیچ وقت نمیرم
مگه زور زوری
اما امان از روزی که برم....
همه جا رو میذارم رو سرم
ممنون
خیلی با حال بود
بازم بیا پیشم
بای
سلام مرسی که سر زدی پست خوبی بود
بازم مثل همیشه میگم خییییییییییییییییییییلی شیطوووووونی
چه خبره اینجا؟؟؟؟؟؟؟
عروسیه؟
سلام
ایشالا عروسی خودت.D:
بابا معرفت ، کشتی منو
من که بهت سر می زنم ولی یه مدتی مه غایبی هااااا !
حالا کجاهایی خدا می دونه
من هم دلم واست پاره پوره شده بود دادم دوختن حالا تنگ شده !
آقا خوش به حالت
یه ۱۷ -۱۸ سالی می شه عروسی درست و حسابی نرفتن
البته کلا عروسی نرفتم
کاش اونجا بودم و رقصت رو می دیدم
چه حالی می داد ها
خوش به حالت
هی ی ی ی
رقص از نوع جوادی
اصلا دوست ندارم رقص این مدلی رو
مخلصیم داداش:ی جای ما خالی بوده ها:-"
سلام دوست من خوبی؟
خوندم مطلبتو
میگم ما رو لینک نکردی که من لینکت کردم ولی
داداش ما فلن هم اینجا بودیما
نوشته شما هم خیلی قشنگ بود اما ...
خجالت نمی شی خودت زن داری
زن مردم رو نگا می کنی ؟
یعنی چرا جنستون اینقدر خرابه ؟
چاک کر مریم خانمم هستیم دربست . آخه قربونت تو پست های قبلیمو نخوندی . اصن من حالم از این مرجانه به هم می خوره .
می خوام یه روزی یه حالی اساسی ازش بگیرم .
من می میرم واسه زنم . نمی دونی .........!!!
سلام شمایل عزیز. ممنون که بهم سر زدی وممنون بابت همدردی وهمدلی ت. امید کوچولو رو ببوس.
ممنونم ازت حدیث جون
سلام
ببین من آیلینم
سحرم دوستمه
بعد این وبلاگ سایلین مال من و سحره
دیدی حالا؟
......................
آره دیدم . بد جور !
شمایل جون دست مریزاد...
یه کم تحلیل رفتی اما مهم نیست مینویسم پای غیبته چند ماهت...
آقا جون داداش حال می کنم وقتی آدمی به طنازی تو میبینم.. درسته وبلاگهای طنز زیادی هم هست که حرفه ای تر هستن
اما چه کنم که دلمون پیش شما . . .
اقا خسته نباشی.. ماکه می خونیمت
ما که دوست داریم
ما که مخلصتیم
...
ممنونم ازت که بهم سر زدی .
تحلیل رفتم !! خدابه دور .
تو رو خدا خجالتم نده .
منم دوست دارم عسیسم
جالب بود بانمک بود با مزه بود
منم از این عروسیا دوست دارم
واسه این امید خانتون اگه احیانا دونبال زن میگردید من دختره خوب سراغ دارم ها
فوقش میزاریمش تو فریزر تا امید جان شما بزرگ بشه
چطوره؟؟؟؟؟؟؟
بازم سر بزن به من خوشهال میشم
دختر خوب ؟؟!!مطمئنی .
خب اول شماره تیلیفشو بده من باهاش صحبت های ابتدائی رو بکنم ببینم اصن به درد زندگی می خوره یا نه !!
آخه امیدم خیلی حساسه و زودرنجه . مث خودم با احساسه
سلام
حقیقت تلخه برادرم!
چشم به ناموس دیگران داشتن عیبه !
و
امیر ....
ممنون از مردنت برای اشکام ( ایکون چشمک)
به تو نگاه می کنم
به دور دست
به نقطه تاریک عمرم
به جایی نگاه می کنم که روزی به واسطه تو
بر قله آن می ایستادم
به جاده نگاه می کنم
جاده ای که روزی همه دلخوشی من بود
روزی گفتم تنهایی خیلی تنها
گفتی با تنهایی تنها ترم
به خود می گویم که چرا
که چرا رفت و نگاه نکرد
چرا چشمان خسته و گریان مرا ندید
چرا رفت وعشق را با خود برد
بازهم به دور دست نگاه می کنم
باز هم به نقطه ای سیاه نگاه می کنم
چشمهایم را می بندم
چشمهایم را از جاده بر می گردانم
آن روز یادت هست
آن روز را به یاد می آوری
روزی که به تو گفتم دوستت دارم
روزی را که قلبم را به تو تقدیم کردم
روزی که پلک هایم قدرت زدن نداشت
چون چشم هایم به چشمانت خیره بود
روزی را به یاد می آوری
که عاشقانه از درد هایم برایت سخن گفتم
آن را برای تو کنار گذاشته ام
قلبم را می گویم
قلبی که از غصه و درد سنگین است
قلبی که مالامال از محبت خالیست
آپم ومنتظر حضورت
سلام داداش
به سلامتی جای ما خالی بوده پس...!!!؟
وای همچینی تعریف کردی قر تو کمرم خشک شد!!!!؟
حالا می گم برای این آقا امیدتون دختری چیزی پسند کردید!!!!؟
آخ الای قربونش برم من . نه خواهر جون . تو خودت دنبالش باش بی زحمت . خدا خیرت بده
سلام،بیچاره زنها که همه جا حقشونو خوردن،از شما توقع نداشتم!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
ای خدای من مگه من چیکار کردم آخه
سلام شمایل عزیز. ممنون دوباره سر زدی. خیلی مهربونی خاله جون.
برای خودت وخانواده گلت آرزوی تندرستی می کنم.
وایییییییییییییییییییییی من فکر کردم امید جوووووووووووووونتون حالا ۱۸ سالشهههههههههه!!!!!!!!!!!!
الهی سالم باشه و زیر سایه پدر و مادرش زندگی شادی داشته باشه.
خلاصه خیلی به عروس و داماد خجالت دادی اون شب هان!!!!!!!!!
ایشا ا... همیشه خوش باشین(گل)
سلام.با موضوع یک فیلم منتظر نظرتم دوست عزیز[گل]
سلام
وااای اگه خانومت بلاگتو میخوند فکر کنم کلتو میکند
به به:دی
رقصتم که ماسالا ته جواتیه که:دی
شوخی کردما به دل نگیر
موفق باشی
خدافیزی
کجایی؟چرا پیش ما نیای
آپ کردم یه سر بزن خوشهال میشم
چرا آپ نمیکنی نکنه واسه اقا پسرت زن گرفتی؟؟؟؟
سلام داداشی بد خواه بد خواه که ندارم دستت درست راستی موضعمم هم چین زیاد تغییر ندادم فقط این متنه خلیج فارسو تو یه سایت دیدم خفن جوگیر شدم دیگه چی کار میشه کرد؟
................ ? §? §?§?
.......... ? §? .............? §?
.........? §? ................ ? §? ...................? §? §? §?
....... ? §?.......................? §?.......... ? §? .............? §?
....... ? §?..........................? §? .... ? §? ...................? §?
....... ? §? ..........................? §?? §? .........................? §?
........ ? §?..............................? §? ..............................? §?
......... ? §? ................................................................? §?
........... ? §? ..............................................................? §?
............. ? §? ............تقدیم به تو که بهترینی................? §?
............... ? §? .......................................................? § ?
................. ? §? ....www.Faegheh.Blogsky.com.........? §?
................... ? §? ...............................................? §?
..................... ? §? .........................................? § ?
........................? §? ....................................? §?
......................... ? §? ..............................? §?
.............................. ? §? ......................? §?
.................................. ? §? .............. ? §?
..................................... ? §? .........? §?
........................................ ? §?..? §?
...............................................? ?§
سلام.ممنون سر زدی.ممنون
سلام شمایل جان. خوبی خاله؟ معلومه سرت خیلی شلوغه. امروز به همه دوستای وبلاگی سر زدم. دلم گرفته. به اندازه تمام ابرهای دنیا. ایکاش می بارید وسبک می شدم. بهم سر بزن. دلتنگم.
سلام.با موضوع یک فیلم آپم و منتظر نظرت دوست گرامی[گل]
اپدیت نمیفرمایید لا اقل سری به ما بزنید!
سلااااااااااااااااااااااااااااااااااااام،چرا به روز نمی کنی،مُردم از بس امدم دیدم نیستی،زود باااااااااااااااااااااااااااااااااااش
بای
کجایی؟ به ما هم سر بزن آپ کن بابا منتظر آپ جدیدت هستم
ما رو هم وقتی میخوام بکشن واسه رقص یه دو متری فرش زیر پامون جمع میشه زیرمون. بسکه ادا اصول در میاریم.
ما رو تو لیست مراسم امیدت بزار - خدا امیدمون و نبّره !!
زت زیاد اخوی
☆┌─┐ ─┐☆
│▒│ /▒/
│▒│/▒/
│▒ /▒/─┬─┐
│▒│▒|▒│▒│
┌┴─┴─┐-┘─┘
│▒┌──┘▒▒▒│
└┐▒▒▒▒▒▒┌┘
└┐▒▒▒▒┌┘
رضا
آدم انقدر راحت تو ذوق بچه ی مردم نمیزنه... یعنی تا این حد وحشتناکم که دلت با دیدن عکسم ریخت پایین؟
گریه کنم... جیغ بزنم؟