:. باغ مهتاب .:

به هوش بودم از اول که دل به کس نسپارم :: شمایل تو بدیدم نه عقل ماند و نه هوشم

:. باغ مهتاب .:

به هوش بودم از اول که دل به کس نسپارم :: شمایل تو بدیدم نه عقل ماند و نه هوشم

عروسی !

آآآآآآآآآآآآآآه بیا . بیاه بیاه . حالا دستا بالا . کمه ...... بیشتر . ای ول . قربون دستاتون . آقایون دسسسسسس خانوما رقص حالا حالا ..... . شاواش شاوااااااااااااااااش بذا رو لباش . شاواش شاوا.... نه خواهش می کنم  . نه .. نه ... تو رو خدا ... جون هر کی دوس داری ... به خدا بلت نیستم .. ببین تو رو خدا ......... جلو مردم زشته ...نه ول کن دستمو ....  خلاصه به زور بلندمون کردن منم که هم چین جو گیر شده بودم جون داداش آب شنگولی هم زده بودم ولی نه اونقدی که ضایع بشه . کمر نگو خدائیش عین فنر خودکار که ولش می کنی 50 متر می پره بالا . منو بگو . جلو خانوما همچین سینه رو می لرزوندم که انگار سینه لرزون به دنیا اومدم . بندری رو نگو همچین وولک اومدم برا ملت که حد نداش خدائیش هر کی نمی دوسن فک می کرد از بندر عباس دعوت شدم . این یارو نی همونیه که کارش حرف نداش . خدائیش عروسی به این باحالی هیچ جا ندیده بودم . البته همچین ما هم زیاد چیزی ندیدیم ولی فک کونم این در نوع خودش کم نظیر بود . خانمم که ناز کرد و گفت که لباس ندارمو این حرفا به خدا 70 دس لباس تو کمتشه ولی خب شاید اونجا غریب بود زیاد بهش خوش نمی گذشت خلاصه مجبور شدیم خودمون با برو بچ بریم عروسی محسن . همه دنگی واسش یه دسته گل مشتی خریدیم که کلی حال کردیم . من که تیپم کت و شلوار سیفید و کراوات سرمه ای با دونه های قرمز و این حرفا . کم مونده بود با دوماد اشتباهمون بگیرن ماشالله بزنم به تخته همچینم آب زیر پوس انداختم که مث این جیگرا شدم . بعد از تالار اومدیم خونه . هر کی که بگی اومده بود عروسی . از بقال سر کوچه بگیر تا این ننه حمومی . راستشو بخوای مرجان جون هم اومده بود !! همچین تیکه ای شده بود که من اولش نشناختمش . مرده شور برده هر چی ریمل و سایه داش زده بود به اون چشاش شده بود عین هو این سیبل کن . هیکلش هم که بیست خلاصه ترکونده بود دیگه . منم که همچین از 50 فرسخی می شناسه و بدو اومد طرفم . بی شعور منو پائیده بود که خانمم نیست اومد پیشم . ازم پرسید خانموتون کجان آقا ... منم گفتم که کسالت داشتن دیگه نیومدن . هر چی نیگا کردم این شوهر بی غیرتشو هم که ندیدم . البته این بگو مگو ها تو حیاط خونه اتفاق افتاد یعنی همچین اروپام نبود که فک کنید یواشکی و آره و این حرفا .. محسن که خدائیش خیلی چهرش گیرا شده بود من که 4 تا ماچ آبدارش کردمو به عروس خانمم تبریک گفتم . عروس خیلی ریزه میزه بود برعکس محسن که عین لنگه در می مونه طفلکی دلم واسه عروسه سوخ . حالا از شانس گهی ما ، این وسط ریسه ها پاره شدن ریختن پائین . ما هم که تو دست و پا به خیری مشهور محلیم ( تو رو خدا خجالتم ندید ) کتو در آوردیمو از نرده بون رفتیم بالا و سه سوته ریسه رو ردیفش کردیمو جستیم پائین . قد بلند هم این جاها به درد می خوره ها . مراسم شام هم بانی خیر بودیمو دیسا رو پخش می کردیم  گاهی هم یه نیم نگاهی به این مرجانه می نداختیم  آخه اون هم طرفای خانوما داش کمک می کرد و گه گاهی دیس کم و زیاد می شد می یومد از من می گرف . منم که خب بالاخره کمکش می کردم دیگه ! بعد از مراسم شام خوری برنامشون این بود که برن بیرون و بوق و این حرفا . ما هم که یه بوق گاوی گذاشته بودیم رو ماشینمون و چپ و راست بوق می زدیم . ماااااااااااااااااااااااااااااااااا . از ترقه و آتیش بازی و نارنجک دستی و این حرفا عقب ماشین کم نداشتیم . فقط ککتلملتف نداشتیم ! دیگه هر کاری بگید ما تو ماشین می کردیم جونم براتون بگه دستمال بچرخون جلو دخترا ، ماچ بفرس واسه ... ، نمی دونم بوق عروسی بزن . گلای ماشین عروسو بکن ،‌صدا دیس دیس ضبطتو زیاد کن ، گل بده به عروسو و گوش محسنو بپیچون . اینا کارهای شایسته مابود که داشتیم تو اتوبان انجام می دادیم . جاتون خالی رفتیم در ورودی آزادی و ریختیم پائینو دست و رقص و این حرفا بازم من اون رقص خوشکلمو واسه بروبچ و دوستان اومدم . این وسط حالا اون باغ بونه که چمنارو آب می داد مث گاو شیلنگو گرفته بود دسشو آب می ریخ بهمون . می گیم بهش هوووووووووششش عمو داری چیکار می کنی می گه نیاین تو چمنای بیت المال . منم بهش گفتم بخواب بینیم بابا . چمنای بیت المال !!!. مث این که همه چیمون جوره حالا باید از چمنا حفاظت شه . دیگه یه جورائی داشت اوضاع اطلاعاتی می شد که زدیم به چاک . تو اوتوبان هم کلی لائی و این حرفا تا رسیدیم خونه محسن . جاتون خالی خیییلی حال داد . موقع برگشت که من حالم قیلی ویلی بود ننشستم پشت رل . آخر شب که من کیفمو نیگا کردم خدائیش بیشتر از دوماد شاواش داده بودم . ای خدا کی می شه شوما رو دعوت کونم عروسی امید جونم . ( محض اطلاع باس بگم الان امید جونم که الای قربونش برم ۱۰ ماهشه حالا اونایی که می خوان تو این عروسی باشن کاراشونو بکنن !! ) 

نظرات 37 + ارسال نظر
پگاه اریان (وبلاگ سارا صولتی) سه‌شنبه 4 تیر‌ماه سال 1387 ساعت 04:24 ب.ظ http://tarmita.blogfa.com

وبلاگتون زیباست و مطالبش خواندنی...
در ضمن خوشحال میشیم قدم رنجه کنید و آغاز رمان هجده هزار صفحه ای سی جی ام: ویگو مورتنسن نوشته سارا صولتی را مطالعه کنید. این براستی باعث افتخار ماست که "شما" هم آن را بخوانید.

سعید سه‌شنبه 4 تیر‌ماه سال 1387 ساعت 04:30 ب.ظ http://f10.blogsky.com

سلام دوست عزیز وبلاگ جالبی داری امیدوارم موفق بشی.
اگر مایلی تبادل لینک کنیم؟

یاسمن سه‌شنبه 4 تیر‌ماه سال 1387 ساعت 05:41 ب.ظ http://mehrabooni-sedaghat.blogfa.com/

عروسی مبارک...

آیلین چهارشنبه 5 تیر‌ماه سال 1387 ساعت 11:19 ق.ظ http://aylin-michael1flower.blogsky.com

به به
عروسیه....
من که حوصله ی عروسی رو ندارم
هیچ وقت نمیرم
مگه زور زوری
اما امان از روزی که برم....
همه جا رو میذارم رو سرم
ممنون
خیلی با حال بود
بازم بیا پیشم
بای

الناز چهارشنبه 5 تیر‌ماه سال 1387 ساعت 12:00 ب.ظ http://www.sarzamine-yakhi.blogsky.com

سلام مرسی که سر زدی پست خوبی بود

مهدیس چهارشنبه 5 تیر‌ماه سال 1387 ساعت 09:57 ب.ظ http://www.littlemah.persianblog.ir/

بازم مثل همیشه میگم خییییییییییییییییییییلی شیطوووووونی


چه خبره اینجا؟؟؟؟؟؟؟

عروسیه؟

محمد پنج‌شنبه 6 تیر‌ماه سال 1387 ساعت 12:16 ق.ظ http://www.shanc.blogsky.com

سلام
ایشالا عروسی خودت.D:

کاظم پنج‌شنبه 6 تیر‌ماه سال 1387 ساعت 07:38 ق.ظ http://lonlyviolon.blogsky.com

بابا معرفت ، کشتی منو
من که بهت سر می زنم ولی یه مدتی مه غایبی هااااا !
حالا کجاهایی خدا می دونه
من هم دلم واست پاره پوره شده بود دادم دوختن حالا تنگ شده !
آقا خوش به حالت
یه ۱۷ -۱۸ سالی می شه عروسی درست و حسابی نرفتن
البته کلا عروسی نرفتم
کاش اونجا بودم و رقصت رو می دیدم
چه حالی می داد ها
خوش به حالت
هی ی ی ی

زن وحشی پنج‌شنبه 6 تیر‌ماه سال 1387 ساعت 10:11 ق.ظ http://woman2008.blogfa.com

رقص از نوع جوادی
اصلا دوست ندارم رقص این مدلی رو

amirhossein پنج‌شنبه 6 تیر‌ماه سال 1387 ساعت 11:49 ق.ظ http://voroojake-jahel.blogfa.com

مخلصیم داداش:ی جای ما خالی بوده ها:-"

سحر وبلاگ سایلین پنج‌شنبه 6 تیر‌ماه سال 1387 ساعت 11:54 ق.ظ http://anotherpartofsaylin.blogsky.com/

سلام دوست من خوبی؟
خوندم مطلبتو
میگم ما رو لینک نکردی که من لینکت کردم ولی

سکوت شبانه پنج‌شنبه 6 تیر‌ماه سال 1387 ساعت 01:18 ب.ظ

داداش ما فلن هم اینجا بودیما

مریم پنج‌شنبه 6 تیر‌ماه سال 1387 ساعت 05:29 ب.ظ http://maryam-amir.blogsky.com

نوشته شما هم خیلی قشنگ بود اما ...
خجالت نمی شی خودت زن داری
زن مردم رو نگا می کنی ؟

یعنی چرا جنستون اینقدر خرابه ؟

چاک کر مریم خانمم هستیم دربست . آخه قربونت تو پست های قبلیمو نخوندی . اصن من حالم از این مرجانه به هم می خوره .
می خوام یه روزی یه حالی اساسی ازش بگیرم .
من می میرم واسه زنم . نمی دونی .........!!!

حدیث جمعه 7 تیر‌ماه سال 1387 ساعت 12:04 ق.ظ http://www.shekayatnameh.blogsky.com

سلام شمایل عزیز. ممنون که بهم سر زدی وممنون بابت همدردی وهمدلی ت. امید کوچولو رو ببوس.

ممنونم ازت حدیث جون

آیلین جمعه 7 تیر‌ماه سال 1387 ساعت 02:57 ب.ظ http://aylin-michael1flower.blogsky.com

سلام
ببین من آیلینم
سحرم دوستمه
بعد این وبلاگ سایلین مال من و سحره
دیدی حالا؟
......................

آره دیدم . بد جور !

ذهن پوچ جمعه 7 تیر‌ماه سال 1387 ساعت 04:35 ب.ظ

شمایل جون دست مریزاد...
یه کم تحلیل رفتی اما مهم نیست مینویسم پای غیبته چند ماهت...
آقا جون داداش حال می کنم وقتی آدمی به طنازی تو میبینم.. درسته وبلاگهای طنز زیادی هم هست که حرفه ای تر هستن
اما چه کنم که دلمون پیش شما . . .
اقا خسته نباشی.. ماکه می خونیمت
ما که دوست داریم
ما که مخلصتیم
...

ممنونم ازت که بهم سر زدی .
تحلیل رفتم !! خدابه دور .
تو رو خدا خجالتم نده .
منم دوست دارم عسیسم

شاسوسا شنبه 8 تیر‌ماه سال 1387 ساعت 12:28 ق.ظ http://posht-daryaha.blogfa.com

جالب بود بانمک بود با مزه بود
منم از این عروسیا دوست دارم
واسه این امید خانتون اگه احیانا دونبال زن میگردید من دختره خوب سراغ دارم ها
فوقش میزاریمش تو فریزر تا امید جان شما بزرگ بشه
چطوره؟؟؟؟؟؟؟
بازم سر بزن به من خوشهال میشم

دختر خوب ؟؟!!مطمئنی .
خب اول شماره تیلیفشو بده من باهاش صحبت های ابتدائی رو بکنم ببینم اصن به درد زندگی می خوره یا نه !!
آخه امیدم خیلی حساسه و زودرنجه . مث خودم با احساسه

مریم شنبه 8 تیر‌ماه سال 1387 ساعت 09:33 ق.ظ http://maryam-amir.blogsky.com

سلام

حقیقت تلخه برادرم!

چشم به ناموس دیگران داشتن عیبه !

و

امیر ....

زن وحشی شنبه 8 تیر‌ماه سال 1387 ساعت 09:43 ق.ظ http://woman2008.blogfa.com

ممنون از مردنت برای اشکام ( ایکون چشمک)

سیمین شنبه 8 تیر‌ماه سال 1387 ساعت 01:41 ب.ظ http://mehrabanbash.blogfa.com



به تو نگاه می کنم
به دور دست
به نقطه تاریک عمرم
به جایی نگاه می کنم که روزی به واسطه تو
بر قله آن می ایستادم
به جاده نگاه می کنم
جاده ای که روزی همه دلخوشی من بود
روزی گفتم تنهایی خیلی تنها
گفتی با تنهایی تنها ترم
به خود می گویم که چرا
که چرا رفت و نگاه نکرد
چرا چشمان خسته و گریان مرا ندید
چرا رفت وعشق را با خود برد
بازهم به دور دست نگاه می کنم
باز هم به نقطه ای سیاه نگاه می کنم
چشمهایم را می بندم
چشمهایم را از جاده بر می گردانم
آن روز یادت هست
آن روز را به یاد می آوری
روزی که به تو گفتم دوستت دارم
روزی را که قلبم را به تو تقدیم کردم
روزی که پلک هایم قدرت زدن نداشت
چون چشم هایم به چشمانت خیره بود
روزی را به یاد می آوری
که عاشقانه از درد هایم برایت سخن گفتم
آن را برای تو کنار گذاشته ام
قلبم را می گویم
قلبی که از غصه و درد سنگین است
قلبی که مالامال از محبت خالیست
آپم ومنتظر حضورت

نرجس شنبه 8 تیر‌ماه سال 1387 ساعت 01:52 ب.ظ http://NARJESS.PERSIANBLOG.IR

سلام داداش
به سلامتی جای ما خالی بوده پس...!!!؟
وای همچینی تعریف کردی قر تو کمرم خشک شد!!!!؟
حالا می گم برای این آقا امیدتون دختری چیزی پسند کردید!!!!؟

آخ الای قربونش برم من . نه خواهر جون . تو خودت دنبالش باش بی زحمت . خدا خیرت بده

memol شنبه 8 تیر‌ماه سال 1387 ساعت 03:47 ب.ظ

سلام،بیچاره زنها که همه جا حقشونو خوردن،از شما توقع نداشتم!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

ای خدای من مگه من چیکار کردم آخه

حدیث شنبه 8 تیر‌ماه سال 1387 ساعت 07:32 ب.ظ http://www.shekayatnameh.blogsky.com

سلام شمایل عزیز. ممنون دوباره سر زدی. خیلی مهربونی خاله جون.

برای خودت وخانواده گلت آرزوی تندرستی می کنم.

ارام سه‌شنبه 11 تیر‌ماه سال 1387 ساعت 10:50 ق.ظ http://human2.blogfa.com

وایییییییییییییییییییییی من فکر کردم امید جوووووووووووووونتون حالا ۱۸ سالشهههههههههه!!!!!!!!!!!!

الهی سالم باشه و زیر سایه پدر و مادرش زندگی شادی داشته باشه.
خلاصه خیلی به عروس و داماد خجالت دادی اون شب هان!!!!!!!!!

ایشا ا... همیشه خوش باشین(گل)

سلام همسایه های3 دوشنبه 17 تیر‌ماه سال 1387 ساعت 06:47 ب.ظ http://rezatehranii3.blogfa.com

سلام.با موضوع یک فیلم منتظر نظرتم دوست عزیز[گل]

تیده آ جمعه 21 تیر‌ماه سال 1387 ساعت 08:46 ب.ظ http://ghalb-yakhii.persianblog.ir

سلام
وااای اگه خانومت بلاگتو میخوند فکر کنم کلتو میکند
به به:دی
رقصتم که ماسالا ته جواتیه که:دی
شوخی کردما به دل نگیر
موفق باشی
خدافیزی

شاسوسا یکشنبه 23 تیر‌ماه سال 1387 ساعت 12:50 ق.ظ http://posht-daryaha.blogfa.com

کجایی؟چرا پیش ما نیای
آپ کردم یه سر بزن خوشهال میشم
چرا آپ نمیکنی نکنه واسه اقا پسرت زن گرفتی؟؟؟؟

فائقه دوشنبه 24 تیر‌ماه سال 1387 ساعت 11:04 ب.ظ http://www.faegheh.blogsky.com

سلام داداشی بد خواه بد خواه که ندارم دستت درست راستی موضعمم هم چین زیاد تغییر ندادم فقط این متنه خلیج فارسو تو یه سایت دیدم خفن جوگیر شدم دیگه چی کار میشه کرد؟

................ ? §? §?§?
.......... ? §? .............? §?
.........? §? ................ ? §? ...................? §? §? §?
....... ? §?.......................? §?.......... ? §? .............? §?
....... ? §?..........................? §? .... ? §? ...................? §?
....... ? §? ..........................? §?? §? .........................? §?
........ ? §?..............................? §? ..............................? §?
......... ? §? ................................................................? §?
........... ? §? ..............................................................? §?
............. ? §? ............تقدیم به تو که بهترینی................? §?
............... ? §? .......................................................? § ?
................. ? §? ....www.Faegheh.Blogsky.com.........? §?
................... ? §? ...............................................? §?
..................... ? §? .........................................? § ?
........................? §? ....................................? §?
......................... ? §? ..............................? §?
.............................. ? §? ......................? §?
.................................. ? §? .............. ? §?
..................................... ? §? .........? §?
........................................ ? §?..? §?
...............................................? ?§

سلام همسایه های3 سه‌شنبه 25 تیر‌ماه سال 1387 ساعت 11:39 ق.ظ http://rezatehranii3.blogfa.com

سلام.ممنون سر زدی.ممنون

حدیث(شکایت نامه) دوشنبه 31 تیر‌ماه سال 1387 ساعت 04:58 ب.ظ http://www.shekayatnameh.blogsky.com/

سلام شمایل جان. خوبی خاله؟ معلومه سرت خیلی شلوغه. امروز به همه دوستای وبلاگی سر زدم. دلم گرفته. به اندازه تمام ابرهای دنیا. ایکاش می بارید وسبک می شدم. بهم سر بزن. دلتنگم.

سلام همسایه های3 دوشنبه 31 تیر‌ماه سال 1387 ساعت 09:25 ب.ظ http://rezatehranii3.blogfa.com

سلام.با موضوع یک فیلم آپم و منتظر نظرت دوست گرامی[گل]

یاسمن چهارشنبه 9 مرداد‌ماه سال 1387 ساعت 02:31 ب.ظ http://http://mehrabooni-sedaghat.blogfa.com/

اپدیت نمیفرمایید لا اقل سری به ما بزنید!

MEMOL شنبه 12 مرداد‌ماه سال 1387 ساعت 02:58 ب.ظ

سلااااااااااااااااااااااااااااااااااااام،چرا به روز نمی کنی،مُردم از بس امدم دیدم نیستی،زود باااااااااااااااااااااااااااااااااااش
بای

سحر ( وبلاگ سایلین ) چهارشنبه 16 مرداد‌ماه سال 1387 ساعت 01:26 ب.ظ http://anotherpartofsaylin.blogsky.com/

کجایی؟ به ما هم سر بزن آپ کن بابا منتظر آپ جدیدت هستم

آست - روزمرگی دوشنبه 28 مرداد‌ماه سال 1387 ساعت 03:56 ب.ظ

ما رو هم وقتی میخوام بکشن واسه رقص یه دو متری فرش زیر پامون جمع میشه زیرمون. بسکه ادا اصول در میاریم.

ما رو تو لیست مراسم امیدت بزار - خدا امیدمون و نبّره !!

زت زیاد اخوی

رضا سه‌شنبه 29 مرداد‌ماه سال 1387 ساعت 10:54 ب.ظ http://d0o0osetdaram.persianblog.ir/

☆┌─┐ ─┐☆
 │▒│ /▒/
 │▒│/▒/
 │▒ /▒/─┬─┐
 │▒│▒|▒│▒│
┌┴─┴─┐-┘─┘
│▒┌──┘▒▒▒│
└┐▒▒▒▒▒▒┌┘
 └┐▒▒▒▒┌┘
  رضا

فری پنج‌شنبه 14 شهریور‌ماه سال 1387 ساعت 05:54 ق.ظ

آدم انقدر راحت تو ذوق بچه ی مردم نمیزنه... یعنی تا این حد وحشتناکم که دلت با دیدن عکسم ریخت پایین؟
گریه کنم... جیغ بزنم؟

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد